|
زندگی ریاکارانهی ما در اینستاگرام
- زندگی ریاکارانهی ما در اینستاگرام
اما در خارج از اینستاگرام انگار زندگی طور دیگری است. تنهاست! بیخود است! مزخرف است! مفت نمیاَرزد. در اینستاگرام کولهگردها با جیبهای خالی جهان را میپیمایند و خطی روی نقشهها میکشند از نیمکرهی شمالی به جنوبیترین نقطههای زمین میروند. جیبهای خالی، هاستلهای ارزان، استوریهای دلانگیز اما هشتگهای چند میلیونی. تجارت هشتگها در اینستاگرام داغ داغ است. البته دستشان درد نکند؛ ماهیت تکراری زندگی را با کولههای کوچک و عکسهای درختان سرزمینهای دیگر زیباتر میکنند. ما با آنها به زندگی سادوهای هند سرک میکشیم و همپای آنها ریاضت و رنج. به خانهی فریدا میرویم و در کنار دیوار سفید خانهاش عکس یادگاری میگیریم به همتهمانهاست که همراهشان در مزارع آفتابگردان در راه باغ بالچیک کنار دریای سیاه، چادر میزنیم.
اما در اینستاگرام تجارت هشتگی پر رونق است. آدم اینجا سردر گم میشود؛ زندگی در اینستاگرام، یعنی ویدئوی گذاشتنهای آدم معروفها. قلب فرستادنها، -خیلی با حالی- گفتنها. عقدههای درونی گشودنها. زندگی اما ماهیت تکراری دیگری دارد.
آواز آرامها که ساعت شش را نشان میدهد این را به من میگوید. ساعت کارتزنی اداره با دلهرهی تاخیرها و کسرکارها! ظرف خالی برنج، قوطی صادر شدهی رب گوجه فرنگی، قیمت رقصان ارز، سکههای ملکوتی طلا...
بعضی وقتها باید از فضای مجازی فرار کرد. تکرار عکسهای آدمهای عزیزی که تازه از این جهان رفتهاند وقتی به توان هزار میرسد؛ باید فرار کرد. از تکرار خبرهای زرد، سفر آدم معروفها که ریا کردهاند؛ ازدواج مخفی کردهاند؛ توهین کردهاند، باید فرار کرد. همه چیز در فضای مجازی به توان هزار یا میلیون میرسد و تحملش غیرقابل توان است.
زیبارویان اینستاگرامی را اگر روزی در یک مرکز خرید ببینی؛ شگفتزده خواهی شد. از آن حوریان با چشمهای درشت و ابروان کمانی خبری نیست. آنها با اَپهای تازه، شکل خود را تغییر میدهند. چاقی جراحی میشود؛ قوزک بینی، لکهای صورت پاک میشود. تمام خطهای خنده و اخم پاک میشود و بعد سایههای سیاه، چشمها را درشتتر و جذابتر میکند! آدم از این همه دروغ میترسد. اینستاگرام فضای دروغگویی است.
دکتر داور شیخاوندی جامعهشناس بیست سال پیش گفت: در فضای مجازی ما ارتباطات از نوع سرد را تجربه میکنیم و مردم جهان به سمت این ارتباط سرد میروند که واقعی نیست.
یکی از کارشناسان فضای مجازی میگفت: برای این که زندگیتان در سایهی فضای مجازی قرار نگیرد؛ نوتیفیکیشنها را خاموش کنید. نگذارید چراغهای روشن این سایتها شما را وسوسه کند.اما گاهی هم میشود از فضای مجازی یک استفادهی دیگر کرد. مثلا یک ویدئوی کامل یوگا را دانلود کرد. خیلی طول میکشد؛ میدانم باید تحمل کرد. حرکات کششی یوگا. گربه، دم و بازدم، باز هم دم و بازدم... حالا کبوتر باید شد. سر را باید روی زمین گذاشت! کمی به چپ و راست باید چرخید! نفس یادت نرود! نفس عمیق! حالا به حالت کودک باید رفت؛ پل باید زد! حرکاتی برای گشایش چاکراها برای تمام شدن دلشورهها! دست آخر به حالت جسد چشمها را باید بست. گرهی ابروها باز، پوست سر رها، عضلات شانه رها، عضلات پا رها، دهان نیمه باز... مدتی در این حالت باید ماند. بعد به پهلوی راست باید گشت. هنوز چشمها بسته. باید نشست، دستها زیر چانه، سر به سمت قلب. کف دستها را باید به هم مالید! خیلی محکم تا دستها داغ شود. حالا دستها را روی کاسهی چشمهای سرد باید گذاشت. کاسهی چشمها گرم میشود؛ حالا چشمها باز.
.: Weblog Themes By Pichak :.